تعهد
تعهد یعنی وظیفه یا ضمانتی در مقابل کسی یا برای چیزی و خود را ملزم به انجام کاری دانستن. تعهدِ شخصی یعنی کارهایی که به خاطر وظایف و التزامهایی انجام میشوند. این وظایف و التزامها ممکن است توسط خود شخص تعیین شده باشند، وظایفی دو طرفه و دوجانبه باشند یا به روشنی مکتوب شده باشند.[۱] تعهد به یک مجموعه برای انجام کاری با تعهد شخصی که معمولاً قول یا ضمانتی برای رشد شخصی است متفاوت میباشد. تعهد، اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی که ناظر به رابطهای حقوقی است و براساس آن شخص ملتزم به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن یا ندادن کاری میشود؛ در این حال اسباب ایجاد چنین رابطهای میتواند عقد، ایقاع یا الزامی قهری باشد.[۲] تعهد بر وزن تفعّل، از ریشهٔ «عهد» است؛ و در لغت به معنای برعهده گرفتن و عهد و پیمان بستن آمده است. دو واژهٔ عهد و تعهد اگرچه در فقه اسلامی به کار رفتهاند، اما محور سخن با توجه به معنای مصدری آن یعنی عقد مورد استفاده بوده است (قنواتی، ۱/۶۸). واژهٔ تعهد به اقتضای موضوع، معادل «شرط»، «التزام»، «عهد»، «عهده» و «ضمان» استعمال شده، و غالباً در موضوعات عقد ضمان، حواله و کفالت به کار رفته است (جعفری، ۱/۲۷ بب؛ ابن منظور، ذیل عهد). یکی از ملزومات موفقیت تعهد است. تعهد و احساس مسئولیت به ما نیرویی میدهد که هر مسئله یا مشکلی که پیش میآید از اهدافمان دست نکشیم. ارزش تعهد برای دیگرانتعهد و وفای به عهد برای ما در نظر دیگران شخصیتی قابل اعتماد ایجاد میکند که باعث میشود افراد به ما بیشتر اعتماد کنند و روی ما حساب کنند. یکی از مسائل مهم در ارزشگذاری افراد میزان تعهد و مسئولیتپذیری آنها میباشد.[۳] تعهّد، لازم الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است.[۴] منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به تعهد در ویکیگفتاورد موجود است. |