داستان فیلم در طول جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و زندگی یک سرباز جوان آلمانی ایدئالیست به نام «پائول بویمر» را روایت میکند؛ بویمر پس از ثبت نام در ارتش آلمان با دوستانش، خود را در معرض واقعیتهای جنگ میبیند و امیدهای اولیه او برای تبدیلشدن به یک قهرمان، در تلاش برای زندهماندن از جنگ از بین میرود. این فیلم یک خط داستانی موازی را اضافه کردهاست که در کتاب یافت نمیشود، که به دنبال مذاکرات آتشبس ۱۱ نوامبر برای پایاندادن به روند جنگ است.
در سال ۱۹۱۷ میلادی، سه سال پس از آغاز جنگ جهانی اول، «پائول بویمر» نوجوانی ۱۷ ساله است که در کنار دوستانش «آلبرت کروپ»، «فرانس مولر» و «لودویگ بهم» در ارتش امپراتوری آلمان ثبت نام میکنند. آنها به سخنرانی میهنپرستانهٔ یکی از مسئولان آکادمی نظامی گوش میدهند و ناآگاهانه یونیفورم سربازانی که در نبرد قبلی کشته شدهاند را دریافت میکنند. پائول پس از استقرار آنها در شمال فرانسه در نزدیکی لا مالمایسون، با «استانیسلاوس «کت» کاتچینسکی»، یک سرباز مسنتر، آشنا میشوند. دیدگاه رمانتیک آنها از جنگ، با واقعیتهای سنگر در خط مقدم جبهه غربی درهم میشکند و لودویگ در همان شب اول توسط آتش توپخانه کشته میشود.
در ۷ نوامبر ۱۹۱۸، ماتیاس ارتسبرگر، مقام آلمانی، که از تلفات فزاینده خسته شدهاست، با فرماندهی عالی آلمان ملاقات میکند تا آنها را متقاعد کند که مذاکرات ترک مخاصمه را با نیروهای متفقین آغاز کنند. در همین حال، پائول و کت یک غاز را از مزرعهای فرانسوی میدزدند تا با آلبرت، فرانس و کهنهکاری دیگر به نام «تیادن استکفلیت»، که با آنها در استان شامپانی پشت جبهه نزدیک شدهاند، شریک شوند. کت که بی سواد است، از پائول درخواست میکند تا نامهای از همسرش را برای او بخواند و نگران است که نتواند خود را دوباره در جامعهٔ زمان صلح ادغام کند. فرانس شب را با یک زن فرانسوی میگذراند و روسری او را به یادگار میگیرد.
در ۹ نوامبر، ارتسبرگر و هیئت آلمانی سوار قطاری میشوند که به مقصد جنگل کامپین میرود تا در مورد آتشبس مذاکره کنند. پائول و دوستانش به مأموریتی میروند تا ۶۰ سرباز گمشده را پیدا کنند که برای تقویت یگان خود فرستاده شده بودند و متوجه میشوند که پس از برداشتن نقابهایشان خیلی زود توسط گاز کشته شدهاند. «ژنرال فردریش» که مخالف مذاکرات آتشبس است، پیش از رسیدن نیروهای کمکی فرانسوی دستور حمله میدهد. در آن شب، هیئت ارتسبرگر به جنگل کامپین میرسد و یگان پائول به جبهه نبرد اعزام میشوند تا برای حمله به خطوط فرانسوی آماده شوند.
در ۱۰ نوامبر، فرمانده عالی متفقینفردیناند فوش به آلمانها ۷۲ ساعت فرصت میدهد تا شرایط غیرقابل مذاکره متفقین را بپذیرند. در همین حال، حملهٔ آلمان پس از نبرد تنبهتن، خط مقدم فرانسه را در اختیار میگیرد، اما با یک ضدحملهتسلیحاتی ترکیبی، که در آن فرانسویها از تانکهای سِنت شاموند برای غلبه بر دفاع آلمان استفاده میکنند، شکست میخورد. فرانس از گروه جدا میشود و آلبرت در تلاش برای تسلیمشدن میمیرد. پائول که در دهانهای در منطقهٔ بیطرف با یک سرباز فرانسوی به دام افتادهاست، او را با چاقو میزند و مرگ او را به آرامی تماشا میکند، اما سپس بهشدت پشیمان میشود و از بدن مردهاش طلب بخشش میکند.
ارتسبرگر از کنارهگیری قیصرویلهلم دوم مطلع میشود و از فیلد مارشال پاول فن هیندنبورگ دستور میگیرد تا شرایط متفقین را بپذیرد. پائول به واحد خود برمیگردد و مردان را در حال جشنگرفتن پایان قریبالوقوع جنگ میبیند. او دوستش تیادن را زخمی را پیدا میکند که روسری فرانس را به او میدهد. پائول و کت برای او غذا میآورند، اما تیادن که از فلجشدن مضطرب شده است، به طرز مرگباری به گلوی خود ضربه میزند و خودکشی میکند.
در ۱۱ نوامبر، هیئت ارتسبرگر آتشبسی را امضا میکند که قرار است در ساعت ۱۱:۰۰ صبح اجرا شود. پس از اطلاع از آتشبس، پائول و کت برای آخرینبار از مزرعه سرقت میکنند، اما کت توسط پسر کشاورز مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود. فریدریش که میخواهد جنگ را با پیروزی آلمان به پایان برساند، دستور میدهد حمله را در ساعت ۱۰:۴۵ صبح آغاز کنند. پائول تا آنجا که میتواند سربازان فرانسوی را میکشد، اما فقط چند ثانیه پیش از آتشبس ساعت ۱۱ با سرنیزه به روی سینه او کوبیده میشود و کشته میشود.
مدت کوتاهی بعد، یک سرباز تازهوارد آلمانی که پائول در جنگ او را نجات داده بود، جسد گلآلود پائول را پیدا میکند و روسری یادگاری فرانس را برمیدارد.
در جبهه غرب خبری نیست نخستین بار در چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲ به نمایش درآمد. در نخستین اکران فیلم، سازندگان فیلم گفتند که «آغاز فیلمبرداری زمانی بود که اتحادیه اروپا در خطر فروپاشی قرار داشت، آمریکا شاهد احیای پوپولیسم دستراستی بود و بریتانیا سفر برگزیت خود را آغاز کرده بود» و این «چیزی است که به موقع باید گفت [...] باید به ذهن ما بازگردانده شود که ملیگرایی یا میهنپرستی یا تقسیم کشورها واقعاً منجر به پیشرفت نمیشود».[۹] پس از یک نامزدی انحصاری در تئاتر پاریس در نیویورک در ۷ اکتبر، این فیلم از ۱۴ اکتبر به سینماهای منتخب گسترش یافت، و سپس در ۲۸ اکتبر در نتفلیکس پخش شد.[۱۰]
یک مستند در مورد ساخت فیلم با عنوان «Making All Quiet on the Western Front» در ۲۰ فوریه ۲۰۲۳ در نتفلیکس در سطح جهانی منتشر شد.[۱۱] انتشار نسخه «کلکسیونی» بلوری برای ۲۸ مارس ۲۰۲۳ در ایالات متحده و ۲۴ آوریل ۲۰۲۳ در بریتانیا برنامهریزی شدهاست.[۱۲]
بازخورد
در وبگاه راتن تومیتوز، ٪۹۰ از ۱۵۰ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۸٫۲/۱۰ را در اختیار دارد. اجماع این وبگاه چنین مینویسد: «هم بموقع و هم جاودان، در جبهه غرب خبری نیست با تمرکز بر بیهودگیِ جنگ، قدرت منابع کلاسیک خود را حفظ میکند.»[۱۳] این فیلم در متاکریتیک که از میانگین وزنی استفاده میکند، بر اساس نظر ۳۶ منتقدین امتیاز ۷۶ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشانگر «نقدهای عموماً مطلوب» است.[۱۴]
روبین کوتینهو از نتفلیکس جانکی نوشت: «فیلمنامه آن این پتانسیل را دارد که شما را کاملاً به هم بزند، اما ضربات خود را از آن نمیکشد [...] فیلم به موضوعاتی همچون تنهایی، کاتالیزور استیصال و ترس از غیرنظامیان در طی نبرد و هرجومرج میپردازد.»[۱۵] بن کنیگزبرگ، که برای نیویورک تایمز مینویسد، فیلم را نسبت به نسخه ۱۹۳۰ آن «تاثیرگذارتر»، دانست و از موسیقی متن تند آن استقبال کرد. او همچنین از افزودن طرح داستانی موازی برای ردیابی آتشبس تحسین کرد، حتی با اینکه از روایت اولشخص رمان متفاوت است؛ او سرنوشت دستکاریشدهٔ شخصیتها را از نظر روایی قدرتمند دانست.[۱۶]
جمل بوئی از نیویورک تایمز گفت نسخه ۲۰۲۲ اصالت رمان را از دست دادهاست؛ رمانی که نه تنها ضد جنگ است، بلکه بیگانگی و تلفات وحشتناک را حتی برای کسانی که به خانه میآیند به تصویر میکشد؛ او افزود: «رمارک آنقدر که نسبت به پوچی بشری به جنگ علاقه دارد، به خود جنگ و ژئوپلیتیک علاقهای ندارد»؛ او توضیح میدهد که در سکانسی از فیلم ۱۹۳۰ که از نسخهٔ ۲۰۲۲ حذف شدهاست، پائول در مرخصی به خانه میآید و نمیتواند با معلمان سابق و دیگر بزرگسالان ارتباط برقرار کند. پائول میگوید: «تو هنوز فکر میکنی که مردن برای کشورت زیبا و شیرین است، نه؟ اولین بمباران به ما بهتر آموخت». به گفته بوئی، «شاملکردن این داستان فرعی سیاسی و کنار گذاشتن بازگشت پائول به خانه، این نسخه ۲۰۲۲ را از بررسی روانشناختی تجربهٔ سربازان و محکومیت جنگ، به داستانی بسیار سادهتر از سربازانِ با فضیلت و رهبرانِ بدبین تبدیل کردهاست، که به مردان خود خیانت کردهاند».[۱۷]
مارک کرمد مینویسد، اگرچه این فیلم در سرویس نتفلیکس قرار دارد، اما دلیل بسیار خوبی برای دیدن آن در سینما وجود دارد زیرا «از نظر بصری بسیار، بسیار چشمگیر و طاقتفرسا است [...] البته بسیار دلخراش است و باید هم همینطور باشد.»[۱۸] بتانی وایات، مورخ فرهنگی، این فیلم را «بهترین فیلم جنگ جهانی اول تا به امروز» نامید و نوشت که «به روح رمان رمارک وفادار است».[۱۹] او «تطابق با قدرت نتیجهگیری از فیلم سال ۱۹۳۰» را دشوار میداند، [...] اما بیان دارد که «اقتباس سال ۲۰۲۲ در ساختن مرثیه خاص خود برای مردانی که به خانه بازنگشتند، موفق بودهاست».[۱۹]
بسیاری از منتقدان آلمانی سکانسهای اکشن را تحسین کردند، اما انحرافات قابلتوجه فیلم نسبت به کتاب را ایراد گرفتند،[۲۰][۲۱] که خواندن آن در بسیاری از مدارس آلمان ضروری است.[۲۲] هوبرت وتزل که در زوددویچه تسایتونگ مینویسد، از تغییرات فیلم در کتاب انتقاد کرد و گفت: «باید از خود بپرسید که آیا کارگردان حتی رمان رمارک را خواندهاست یا خیر».[۲۳] این فیلم همچنین نقدهای منفی را از فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ دریافت کرد.[۲۴] مورخ زونکه نایتزل صحنههای نبرد را دقیقتر از اقتباسهای قبلی دانست و از آنها ستایش کرد، اما فیلم را به خاطر به تصویر کشیدن سربازانی که برای جلوگیری از فرار از سربازی تیراندازی میشوند، با وجود اینکه تنها چهل و هشت سرباز در طول جنگ جهانی اول چنین اعدام شدهاند، مورد انتقاد قرار داد.[۲۰]
↑Wetzel, Hubert (29 October 2022). "'Im Westen nichts Neues' bei Netflix: Schlammschlacht" (به آلمانی). Retrieved 2 March 2023. ...fragt man sich zuweilen, ob Regisseur Berger Remarques Roman überhaupt gelesen hat.{{cite web}}: Unknown parameter |trans_title= ignored (|trans-title= suggested) (help)