ری بردبری
ری داگلاس بردبری (به انگلیسی: Ray Douglas Bradbury) (زاده ۲۲ اوت ۱۹۲۰ – درگذشته ۵ ژوئن ۲۰۱۲) شاعر آمریکایی و نویسندهٔ گونههای خیالپردازی، وحشت و علمی–تخیلی بود. بردبری را بیشتر به خاطر اثر مشهورش، فارنهایت ۴۵۱ (۱۹۵۳)، و مجموعه داستانهای کوتاهش چون حکایتهای مریخ(۱۹۵۰) میشناسند. زندگیوی در ۲۲ اوت ۱۹۲۰، در وائوکگان، ایلینوی، ایالات متحده آمریکا، از مادری سوئدیتبار و پدری آمریکایی به دنیا آمد. در سال ۱۹۳۴ به همراه خانوادهٔ خود به لسآنجلس نقل مکان کردند. وی در ۱۹۳۸ دبیرستان را تمام کرد، اما تصمیم گرفت به دانشگاه نرود و در کتابخانهٔ محلی به آموزش خود بپردازد. او برای گذران زندگی در آن دوران روزنامه میفروخت. اولین اثر او به سال ۱۹۴۱ و اولین کتاب مستقلش (دریاچه) در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۴۵، داستان کوتاه بازی بزرگ سیاه و سفید او برندهٔ جایزهٔ بهترین داستان کوتاه آمریکا شد. در سال ۱۹۴۷ با مارگارت مککلر (۱۹۲۲–۲۰۰۳) ازدواج کرد و از او ۴ فرزند دختر دارد. بردبری هرگز گواهینامه رانندگی نگرفت. بردبری یکی از دوستان نزدیک چارلز آدامز بود. آدامز نخستین داستانهای بردبری را دربارهٔ خانواده الیوت که به خانواده آدامز (شخصیتهای تخیلی آفریده چارلز آدامز) شبیه بودند، مصوّر کرد. وی در طول زندگیاش، ۳۰ کتاب و بیش از ۶۰۰ داستان کوتاه نوشت. او از جمله نخستین کسانی بود که جایزه استاد بزرگ را که انجمن نویسندگان علمیتخیلی و فانتزی آمریکا به پاس یک عمر کنش پیروزمندانه در زمینه داستاننویسی علمیتخیلی اعطا میکرد، به دست آورد. فعالیتهاوی نویسندهای پرکار بود که جا دادن آثارش در دستهٔ خاصی دشوار مینماید. اگرچه بسیاری او را به عنوان نویسندهٔ ژانر علمی–تخیلی میشناسند، اما خود وی میگوید:
علاوه بر کتابهایی که نوشته، بردبری مجموعه مقالاتی هم درباب مسایل جدی، چون هنر و فرهنگ، دارد. حکایتهای مریختا زمانِ نوشتنِ رُمانِ حکایتهای مریخ (The Martian Chronicles)، نامِ او به عنوانِ نویسندهٔ علمیتخیلی بر سرِ زبانها نیفتاد. تواریخِ مریخ، داستانِ نخستین کوششِ انسانها برای تسخیر و استعمار (آبادانی و اسکان در) مریخ بود. انسانها را در این راه مریخیهایی که قادر به تلهپاتی هستند کمک میکنند و زمانی که آنان در این کار موفق میشوند خبر از وقوعِ جنگِ هستهای در زمین و نابودیِ زمین میآید. این رُمان به خوبی بیانگرِ نگرانیِ عامِ جامعهٔ آمریکا در آغازِ عصرِ اتمیِ دههٔ ۱۹۵۰ بود و همینطور هم ترس از جنگِ اتمی، و آرزویِ زندگیِ آسودهتر، و واکنش برضدِ نژادپرستی و سانسور و اختناق، و ترس از نیروهایِ سیاسیِ بیگانه. مرد مصورری بردبری، بعد از آن مجموعهٔ داستانهای کوتاهِ مرد مصور (The Illustrated Man) را منتشر کرد که یکی از مشهورترین مجموعههای تاریخِ ع. ت. محسوب میشود؛ در این مجموعه نیز همانندِ دیگر داستانهای ع. ت در آن دوران عملاً اثری از خوشبینی به آیندهٔ بشر به چشم نمیخورد. فارنهایت ۴۵۱بردبری روندِ بدبینیاش را با شاهکارِ خود، رُمانِ فارنهایت ۴۵۱ (به انگلیسی: Fahrenheit 451)، ادامه داد. در این کتاب که مشهورترین اثرِ وی است، جامعهای تمامیتخواه و اختناقساز به تصویر کشیده شدهاست که به حکم رای اکثریت کتابها را توسطِ «آتشنشانها» میسوزانند و انسانها در جهلِ تمام زندگی میکنند. در این بین، آتشنشانی هست که زندگیاش دگرگون میشود و همینطور هم گروهی از انسانهای سرکش هستند که از شهر گریختهاند و ذهنشان گنجینهٔ مهمترین مکتوباتِ بشر است. فرانسوا تروفو، فیلمسازِ شهیرِ فرانسوی، فیلمِ فارنهایت ۴۵۱ را در سالِ ۱۹۶۶ ساخت که آن هم تبدیل به یکی از پرطرفدارترین شاهکارهای سینما شد. رمان «فارنهایت ۴۵۱» شاهکار علمی تخیلی پادآرمانشهری نویسندهٔ آمریکایی، ری بردبری (۱۹۲۰تا۲۰۱۲) است. این داستان آیندهٔ جهانی است که در آن تفکر و خواندن کتاب ممنوع است و آتشافشانان (که پیشتر آنان را آتشنشان میخواندند و وظیفهشان چیز دیگری بود) هر کتابی را که بیابند، میسوزانند و خاکستر میکنند. در این بین یکی از مأموران آتشافشانی از وظیفهاش سر باز میزند و خطرناکترین سؤال، یعنی «چرا؟»، به ذهنش خطور میکند. این رمان که دربارۂ عواقب کتابسوزی و سانسور و اهمیت تفکر و ادبیات است، خودش بارها زیر تیغ سانسور رفته، اما مهمترین نکته اینجاست که هر نسل به فراخور زمانهاش برداشت و تفسیری شگفت از این اثر هنری داشته و همین یعنی ناکامی و شکست سانسورچیان و سرکوبگران اندیشه. با این حال بردبری همواره تأکید داشت که درونمایهٔ فارنهایت ۴۵۱ کاهش دامنهٔ توجه افراد، سطحی شدن فرهنگ، و خطر رسانههایی چون تلویزیون است و نه سانسور. در یک مورد بردبری با دانشجویی که اصرار داشت موضوع کتاب سانسور است درگیر شد و سخنرانیاش را نیمهکاره تمام کرد.[۲] بردبری نسخهٔ اولیه این رمان را با یک ماشین تحریر سکهای در پردیس دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس نوشت. برای کار با این دستگاه لازم بود که هر نیم ساعت یک سکهٔ ۱۰ سنتی مصرف شود. بردبری در نهایت ۹٫۸۰ دلار سکه به این دستگاه انداخت.[۳] با محاسبهٔ تورم از سال ۱۹۵۰، این مقدار در سال ۲۰۱۷ معادل ۹۹٫۸۴ دلار میشود. جوایز
اقتباسهاکتابها و داستانهای کوتاه بردبری بارها به صورت فیلم، نمایشنامهٔ رادیویی و تلویزیونی و صحنهای، نیز کتابهای کمیک درآمدهاند. از آن جمله میتوان به فیلم فارنهایت ۴۵۱ بر اساس اثری از بردبری و به کارگردانی فرانسوا تروفو اشاره کرد. چندین داستان از مجموعه داستانهای تاریخچهٔ مریخ در ایران به صورتهای مختلف و از جمله نمایشنامهٔ رادیویی منتشر شدهاند. در سال ۲۰۱۲، ددماوس، آهنگساز معروف موسیقی رقص الکترونیک، بههمراه کریس جیمز به عنوان خواننده، با الهام از یکی از آثار ری بردبری موسوم به "The Veldt" (علفزار) ترانهای به همین نام ساخت.[نیازمند منبع] فهرست کتابها و نمایشنامههامجموعه داستانهای دیگر بردبری عبارتاند از:
رمانهای نیمه شرححالنویسیاش:
درخواست بستنی عجیب (۱۹۷۲) یکی از مجموعههای نمایشی بردبری است و احمد و ماشین فراموشی (۱۹۹۸) رمان کودکان اوست. گفتارها
جستارهای وابستهمنابع
پانویس
پیوند به بیروندر ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ری بردبری موجود است. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ری بردبری در ویکیگفتاورد موجود است.
|