مراد سوم (زادهٔ ۴ ژوئیهٔ ۱۵۴۶ – درگذشته در ۱۶/۱۷ ژانویهٔ ۱۵۹۵ میلادی) دوازدهمین سلطانامپراتوری عثمانی بود که پس از پدرش، سلیم دوم، به خلافت رسید و روی هم رفته ۲۱ سال سلطنت کرد. طول دوره حکمرانی مراد آغاز اوج نفوذ اقتدارگرانه زنان قدرتمند دربارش شامل مادرش نوربانو سلطان و همسرش صفیه سلطان می شد که مشهور به سلطنت زنان شد. او بر اثر ابتلا به بیماری فلج عضلات فوت کرد.
سلطان مراد سوم پسر ارشد سلیم دوم از نوربانو سلطان بود و در سال ۱۵۴۶ در مانیسا متولد شد. او آموزشهای و تعلیمات خوبی در دوران شاهزادگی فرا گرفته و به فارسی و عربی تسلط کامل پیدا کردبود. در سال ۱۵۵۸ مراد توسط پدر بزرگش سلطان سلیمان قانونی به فرماندهی آلاشهیر برگماشته شد و این امر قدرت و نفوذ پدر و مادرش را افزایش داد، و در دوران پادشاهی پدرش سمتش تغییر کرده و به فرماندهی مانیسا برگماشته شد ولی مادرش نوربانو سلطان به عنوان همسر عقدی پدرش در پایتخت ماند تا قدرت خود را بر خانه سلطنتی و نفوذ خودش را بر دربار تثبیت کند، همان طور که خرم سلطان این کار را کرد. او در سال ۱۵۷۴ با فوت پدرش، سلیم دوم، با دستوری پنهانی از سوی مادرش از مانیسا به طرف استانبول حرکت کرد و مراسم تاجگذاری خود را آغاز نمود و بر تخت سلطنت امپراتوری عثمانی نشست وی با کمک مادرش به سلطنت رسید و مادرش قبل از این که پسرش از مانیسا بیاید مقدمات بر تخت نشستن مراد را فراهم کرد.[۲]
حکومت
مراد از ۱۵۷۴ تا زمان مرگش در سال ۱۵۹۵ میلادی سلطنت کرد. در زمان سلطنت مراد سوم زنان خانواده وی در امور سیاستهای دربار عثمانی نفوذ بزرگی پیدا کرده و دخالتهای فراوانی در بسیاری از تصمیمات امپراتوری می کردند، اما در این میان، مادر وی نوربانو سلطان نفوذ بسیار قدرتمندتر و بیشتری به طور عمده در تمامی کنترل اوضاع داشت و سلطان مراد در اداره امور به حرف او گوش می کرد، همچنین در طول اوایل حکومت خود جنگ قدرت بین مادر و همسرش برای کنترل کردن سلطان و تنها شدن در مقام سلطانا (مقام عالیرتبه زنان خانواده عثمانی) بود، نوربانو سلطان همسر مراد صفیه سلطان را متهم به جادو برای بی علاقگی مراد به زنان دیگر کرد و این اتهام صفیه را تا زمانی که نوربانو زنده بود از چشم سلطان انداخت، اما با مرگ نوربانو، صفیه دوباره مورد علاقه شدید سلطان و به عنوان اولین زن امپرتوری قدرت را در دست گرفت و بیشترین حد نفوذ را برای امور دولت و نظامی در مراد داشت. در زمان سلطنت مراد، سپاهیان مسلمان در شمال آفریقا پیش روی کردند. مراد سوم، فز را فتح کرد و حکومت آن را به سرداری از مراکش به نام احمد منصور سپرد. جنگ با صفویان در ایران در دورهٔ سلطنت مراد سوم تداوم یافت. سپاهیان سلطان مراد پیشروی خود را از طریق اردهان آغاز کردند و با تسخیر آخیسکا و تفلیس پایان دادند. مراد سوم در استانبول درگذشت و در همان شهر دفن شد.[۳]
سلطان مراد سوم، امتیازات قنسولی را با فرانسه و ونیز تجدید کرد و سقولو پاشا (سوکولو پاشا)، صدراعظم، را مأمور اجرای آن ساخت. وی بر بندهای معاهدهٔ دولت خود با فرانسه و ونیز مسائلی را افزود؛ ازجمله آنکه سفیر فرانسه در مراسمهای مختلف، مقدم بر دیگران است. همچنین، کشتیهای اروپایی ـ بهاستثنای ونیز ـ اجازه یافتند تا زیر پرچم فرانسه به سواحل عثمانی وارد شوند. مدتی بعد، انگلیس نیز تمام امتیازات تجاری فرانسه را بهدستآورد.[۴]
↑Felek, Özgen. (2010). Re-creating image and identity: Dreams and visions as a means of Murad III's self-fashioning. Ph.D. Thesis. University of Michigan. Ann Arbor: ProQuest/UMI. (Publication No. 3441203).
↑Marriott, John Arthur. The Eastern Question (Clarendon Press, 1917), 96.
↑Karateke, Hakan T. "On the Tranquility and Repose of the Sultan." The Ottoman World. Ed. Christine Woodhead. Milton Park, Abingdon, Oxon; New York: Routledge, 2011. p. 118.
↑Sakaoğlu, Necdet (2008). Bu mülkün kadın sultanları: Vâlide sultanlar, hâtunlar, hasekiler, kadınefendiler, sultanefendiler. Oğlak Yayıncılık. p. 217.
شاو استانفورد (۱۳۷۰)، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمهٔ محمود رمضانزاده، مشهد: آستان قدس رضوی