ایوبیان
ایوبیان (عربی: الأيوبيون، ت. «al-Ayyūbīyūn»; کردی: ئەیووبییەکان، ت. «Eyûbiyan»)، یک حکومت کُردتبار[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] بود که صلاحالدین ایوبی در سال ۱۱۷۱ میلادی به مرکزیت مصر بنیاد گذاشت و نخستین سلسله دوران سلطنت مصر بهشمار میرود. صلاحالدین[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۸][۲۱][۲۲][۲۳][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] بود که به عنوان سردار نورالدین زنگی، سلطان سوریه، خدمت میکرد. او رهبری لشکر نورالدین را در حمله به مصر و بیرون راندن صلیبیون از آنجا برعهده گرفت و پس از آن، وزیر خلیفه فاطمی، العاضِد، شد. پس از مرگ نورالدین زنگی و عاضد، صلاحالدین خود را سلطان مصر خواند و امپراتوری ایجاد کرد که مناطق مصر، شام، یمن، حجاز، طرابلس، برقه، جنوب آناتولی و کردستان در شمال عراق را تحت سلطه گرفت. صلاحالدین اولین حاکمی بود که به علت وسعت قلمرو و در اختیار داشتن منطقه حجاز، صاحب لقب افتخاری خادم حرمین شریفین شد و پس از او تمام سلاطین مصر، تا زمان عثمانی، این لقب را گرفتند.[۲۴][۲۵] با آغاز درگیری بین نورالدین زنگی و شاوَر که با صلیبیون همراه شده بود، نورالدین در سال ۱۱۶۶ م اسدالدین شیرکوه و برادرزادهاش صلاحالدین را به مصر فرستاد تا علاوه بر شکست نیروهای متحد شاور و صلیبیون حکومت مصر را بهدست بگیرند. اما پس از پایان یافتن جنگ و صلح بین طرفین، خلیفهٔ فاطمی، العاضِد، اسدالدین را به عنوان وزیر خود برگزید ولی پس از یک سال، با مرگ شاور و شیرکوه، صلاحالدین وارث مقام عموی خود شد و سرانجام، با مرگ آخرین خلیفهٔ فاطمی، حکومت مصر در سال ۱۱۷۳ م به صلاحالدین رسید. با وجود آنکه این تغییر عظیم به سهولت تمام انجام شد، اما بین صلاحالدین و فرماندهاش یعنی نورالدین زنگی اختلافاتی به وجود آمد. با مرگ نورالدین، صلاحالدین پس از چندی استقلال کامل خود را اعلان نمود و با حمایت خلیفه عباسی خود را سلطان معرفی کرد.[۲۶] پس از اعلان استقلال، صلاحالدین فتوحات خود را در شام، جزیره، حجاز و یمن آغاز نمود و توانست دمشق را مسخر کند و به عنوان پایتخت خود برگزیند؛ اما علیرغم وجود خاندان زنگی، متصرفاتش را وسعت داد تا آنکه بین سالهای ۱۱۷۴ تا ۱۱۷۶ میلادی حدود مملکت خود را تا رود فرات گسترش داد و این مناطق را بین فرزندان و برداران به عنوان امارتهای ایوبی تقسیم کرد. وی پس از تثبیت حاکمیت ایوبیان در شام، خود را آماده نبرد با پادشاهی اورشلیم و صلیبیون کرد که در این زمان بر اراضی مقدس حکم میراندند. وی پس از شکست صلیبیون در نبرد حطین، توانست اکثر مناطق و شهرهای فلسطین همچون اورشلیم، عکا، یافا، حیفا، صیدا، بیروت، اشکلون و … را که در دستان صلیبیون بودند، بازپس بگیرد. پس از این اتفاق بود که وی و جانشینانش همچون العادل، الکامل، الصالح ایوب و المعظم تورانشاه درگیر سلسله جنگهای صلیبی (از جنگ سوم تا جنگ هفتم صلیبی) از جانب مسیحیان لاتین شدند و توانستند صلیبیون را در بیشتر نبردها شکست دهند و عقب رانند و اکثر مناطق را ــ به جز عکا که پایتخت پادشاهی اورشلیم بود و تا سال ۱۲۹۱ قدرت خود را حفظ کرد ــ برای جهان اسلام نگه دارند. تا آن که با کودتای ممالیک، آخرین سلطان ایوبی، المعظم تورانشاه، به قتل رسید و سلطنت ایوبیان در سال ۱۲۶۰ میلادی از میان رفت. برخی از امارتهای ایوبی برای مدتی در مقابل ممالیک و مغولان ایستادگی کردند که در نهایت آخرین امارت ایوبی یعنی حمات به دست ممالیک سقوط کرد تا سلسله ایوبیان بهطور کامل از بین برود.[۲۷] سقوطمهمترین دلیل سقوط ایوبیان حمله مغولان بود اما ظهور ممالیک و سقوط حلب هم تأثیرات زیادی بر آن گذاشت. فرمانروایان ایوبی
شاخههای بعدی ایوبیانمنابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ایوبیان موجود است. |