ربع هراترَبعِ هرات؛ بخش جنوبی خراسان؛ یکی از چهار بخش خراسان، که با تطبیق بر جغرافیای امروز، منطقهٔ غرب کشور افغانستان و حدی از مناطق پیرامونی آن را در بر میگیرد.[۱] کرسی و مرکز این ناحیه، شهر هرات بوده است.[۲] نامشناختدر کتاب کهن اوستا از کشورهای شانزدهگانهای نام برده شده است که مردم آریایی در آن میزیستند؛ هریوه یکی از آنهاست که در نسکهای گوناگون به گونههای دیگر هاریوه، هریوه، هاریوا، هرای، هری، آریه، آریا و چون اینها ضبط شده است. در کتیبهٔ بیستون، نگارش هاریوا و اَریه دیده میشود و یونانیان، هرات را آریا و آریانا میگفتهاند. در متون فارسی دری و نیز عربی دوره اسلامی نیز این نام به گونهٔ هرای، هری و هرات (هراة) آمده است. به هر روی؛ چنین به نظر میرسد که اصل این واژه، همان گونهٔ آریا است و رودی که از این ناحیه میگذرد نیز آریه و آریوس نامیده شده است. گونهٔ آریا در گذر زمان، دچار دگرگونیهای چندی شده است؛ چنانکه: آ در ابتدای واژه، به هـ و ا پایانی به ه (غیر ملفوظ) دگرگون گردیده (= هریه) و سرانجام در داد و ستد با زبان عربی؛ ه پایانی به ة و سرانجام در فارسی دری به ت دگرگون گردیده و گمان میرود روند دگرگونی بدین شیوه بوده است: آریا ← هریه ← هریة ← هرة ← هراة ← هرات. اما در ریشهٔ معنای نام هرات؛ برخی تاریخنگاران بر این باورند که این سرزمین، زیستگاه مردمان آریایی، و همانجایی است که آریاییها دوشاخه شدهاند: آریاییهای هندی و آریاییهای ایرانی.[۳] ناحیهٔ هراتربع هراتبر پایه نوشتار کتیبهٔ تخت جمشید، از هرات در زمره متصرفات حکومت هخامنشی و در قلمروی آنان یاد شده است. در زمان اسکندر، این ناحیه یکی از ساتراپهای مستقلی بوده که وی، حکومت آنان را به مقدونیان سپرد. در دوره اشکانی؛ خوارزم و زرنگ و هرات در قلمروی پارتها (اشکانیان) قرار داشت. در دوره ساسانی؛ اردشیر بابکان نواحی سیستان، نیشاپور، هرات، پارت و خوارزم را که پادشاه داشتند، ضمیمهٔ قلمرو خود نمود.[۴] در روزگار ساسانیان ناحیهٔ هرات از جمله نواحیای بود که همچون بیتآرمائی، پارس، کرمان، سپاهان، آذربایجان، طبرستان، زرنگ، بحرین، هرات، مرو، سرخس، نیشابور و طوس است که دارای مرزبان (فرمانروای ایالتی) بودند.[۵] در این دوران؛ خراسان، یکی از چهار استان مهم کشور بهشمار میآمد؛ این استان، به چهار بخش تقسیم میشد و این بخشها عبارت بودند از: مرو، نیشابور، هرات و بلخ.[۶] در دوره اسلامی؛ احمد بلاذری (قرن۲و۳ قمری)، خراسان را دربرگیرنده چهار ربع (بخش) دانسته و هرات را در شمار نواحی ربع نیشابور بهشمار آورده؛ چنانکه نوشته است: خراسان، چهار ربع دارد. ربع اول، ایرانشهر است و آن دربرگیرنده نیشابور و قهستان و هرات و توس است. ربع دوم، دربرگیرنده مروان (دو مرو) و سرخس و نسا و ابیورد و طالقان و خوارزم است. ربع سوم، دربرگیرنده جوزجانان و بلخ و صغانیان است و ربع چهارم، دربرگیرنده ماوراءالنهر است.[۷] ابن فقیه (قرن ۳ هـ. ق) نیز به نقل از بلاذری، خراسان را در چهار ربع (= بخش) یاد کرده و ربع اول را در برگیرندهٔ نیشابور، قهستان، طبسین (دو طبس)، هرات، فوشنج، بادغیس و طوس دانسته است.[۸] اما محمد مقدسی (نویسنده کتاب جغرافیایی احسن التقاسیم)؛ همراه با یادکرد ربع اول خراسان (شامل: نیشابور، قهستان، هرات و طوس) با اشاره به گفتار بلاذری، اما با استدلال توجه به نزدیکی نقاط یک منطقه (از دیدگاه جغرافیا، آداب و رسوم، زبان و فاصله)؛ مناطق خراسان را به هشت خوره و نه ناحیه دستهبندی نموده و هرات را یکی از خورههای نهگانه خراسان؛ و نواحی فوشنج، کنج رستاق (گنج رستاق) و اسفزار را از توابع این خوره دانسته است.[۹] توابع هراتمقدسی (جغرافیدان قرن چهارم هجری)؛ شهر هرات را قصبه (شهر مرکزی) منطقهٔ ربع هرات؛ و این منطقه را دربرگیرنده چهار ناحیهٔ فوشنج (شامل شهرهای: خرکرد (خرگرد)، فرکرد، کوسوی و کره)، بادغیس (شامل شهرهای: دهستان، کوغانآباد، کوفا، بشت جاداوا، کابرون، کالوون، جبل الفضه (کوه نقره)، گنج رستاق (شامل شهرکهای: ببن، کیف و بغ شور) و اسفزار (شامل شهرکهای: کواشان، کواران، کوشک ادرسکر) معرفی نموده است.[۱۰] بر پایه نوشتار اصطخری (جغرافیدان)، نواحی و شهرهای منطقهٔ هرات بدین ترتیباند:
پانوشتها
فهرست منابع
|