سعید امیرسلیمانی
سعید امیرسلیمانی (زادهٔ ۱۷ آبان ۱۳۲۱) بازیگر، کارگردان و تهیهکننده اهل ایران است.[۱] زندگینامهسعید امیرسلیمانی زاده سنگلج و بزرگ شده شمیران است. پدرش علاقهمند به هنر بود و با موسیقیدانان نامدار زمان خود دوستی و مراوده داشت؛ کسانی همچون ابوالحسن خان صبا، مرضیه و غلامحسین بنان که مهمانان گاه و بیگاه خانه پدری امیرسلیمانی در شمیران بودند. پرورش در چنین محیطی او را از کودکی به هنر علاقهمند ساخت، به طوری که در دوران مدرسه نمایشهایی میساخت و نمایشهایی را که به همراه پدر و مادرش دیده بود با دوستانش دوباره اجرا میکردند.[۱][۲] فعالیت حرفهای او از هجده سالگی و با ورود به تئاتر آناهیتا که سرپرستان آن مهین و مصطفی اسکویی بودند، آغاز شد. او در آنجا با محمود دولتآبادی، محسن یلفانی، یدالله شیراندامی و مهدی فتحی همبازی بود. پس از طی دوره یکساله گروه آناهیتا، امیرسلیمانی توانست نقشی جانبی در نمایش اتللو نوشته شکسپیر به دست آورد که مورد توجه مهین اسکویی واقع شد و یک سال بعد وقتی اسکویی نمایش اینس مندو (Inès Mendo) از پروسپر مریمه را به صحنه میبرد، نقشهای اصلی را به او و محمود دولتآبادی داد. مدتی بعد در نمایش غار سالامانگ نوشته میگل د سروانتس که به کارگردانی مهین اسکویی برای نمایش زنده در تلویزیون ملی ایران تهیه شد، نقش اول را به عهده داشت.[۲] امیرسلیمانی پس از چندی فعالیت در گروه آناهیتا، به پیشنهاد محمود دولتآبادی به استخدام اداره تئاتر درآمد. در آنجا ابتدا با رکنالدین خسروی و پس از او با خلیل موحد دیلمقانی همکاری داشت. مدتی بعد به همراه جمشید مشایخی، جعفر والی، شیراندامی، ایرج امامی و آزیتا لاچینی گروهی تشکیل دادند که تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی فعال بود.[۲] علی حاتمی در طول دوران فعالیت حرفهای خود ارتباط نزدیکی با سعید امیرسلیمانی داشت. دوستی مشترک او و علی حاتمی و جمشید مشایخی به همکاری طولانی مدتی انجامید که حاصل آن آثاری همچون مجموعههای تلویزیونی داستانهای مولوی (۱۳۵۲)، سلطان صاحبقران (۱۳۵۴)، هزاردستان (۱۳۵۸) و فیلمهای سوتهدلان (۱۳۵۶)، کمالالملک (۱۳۶۲) و دلشدگان (۱۳۷۰) است. او در هر قسمت از مجموعه تلویزیونی سلطان صاحبقران نقش متفاوتی به عهده داشت و گاهی در یک قسمت در دو یا سه نقش ظاهر میشد.[۱][۲] پس از انقلاب اسلامی، امیرسلیمانی فعالیتهای تئاتری خود را با نویسندگی و کارگردانی نمایش پرستوها (۱۳۶۱) و سپستر اجرای نمایش نهار لعنتی یا مون به به (۱۳۶۷) اثر موریس انهکی – نمایشنامه نویس بلژیکی قرن نوزدهم – ادامه داد. ناهار لعنتی در سالن اصلی تئاتر شهر به اجرا گذاشته شد و با فروش پانصد هزار تومان رکورددار فروش نمایش تا آن تاریخ گشت.[۱][۲] او در سال ۱۳۶۹ فیلم چون ابر در بهاران را ساخت که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی آن را نیز خودش بر عهده داشت. این فیلم به موشک باران تهران و ویرانیهای روحی و جسمی آن میپردازد و از فیلمهای موفق سینمای جنگ ایران محسوب میشود، هرچند به دلیل اکران در زمانی نامناسب نتوانست بینندگان زیادی پیدا کند.[۳][۴] امیرسلیمانی در سال ۱۳۷۳ از اداره تئاتر بازنشسته شد. او تا سال ۱۳۸۰ بهطور پیوسته در سینما، تلویزیون و تئاتر فعالیت داشت. در سال ۱۳۷۹ به همراه الهام پاوه نژاد، پرستو گلستانی و بهروز بقایی در نمایش شب سیزدهم به نویسندگی و کارگردانی حمید امجد شرکت داشت که با اقبال عمومی رو به رو شد. پس از آن برای مدتی از کار حرفهای کناره گرفت. او چند سال در دوبی اقامت داشت، تا آنکه با دعوت محمدرضا ورزی برای بازی در مجموعه تلویزیونی معمای شاه به ایران برگشت و فعالیت هنری خود را از سر گرفت.[۱][۲] خانوادهوی نوه مهدیقلیخان مجدالدوله[۵] و پدر سپند امیرسلیمانی و کمند امیرسلیمانی بازیگران سینما و تلویزیون است. او همچنین با غلامحسین بنان نسبت خانوادگی دارد.[۶] فیلمشناسیسینما
تلویزیونینمایش خانگی
تئاتر
جشنوارهها
پانویس
منابع
پیوند به بیروندر ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ سعید امیرسلیمانی موجود است. |