فیروز بهجت محمدی در سال ۱۳۱۵ در تبریز زاده شد. پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در سال ۱۳۳۸ به بازیگری تئاتر روی آورد و بازی در نمایشهای تلویزیونی و سینما را از سال ۱۳۴۸ آغاز کرد. در شهریور و مهر این سال در نمایش سُلطان مار بازی کرد. نخستین فیلمش گاو بود که به رغم کوتاه بودن نقشش، حضوری به یاد ماندنی داشت. در سال ۱۳۵۳ نیز در فیلم شازده احتجاب بازی خوبی ارائه داد. او در همین سال در فیلم کوتاه شانزده میلیمتری کتیبه (فریبرز صالح)، براساس شعری از مهدی اخوان ثالث ظاهر شد که تهیه کنندهٔ آن تلویزیون ملی ایران بود. بهجت محمدی بعدها، در سال ۱۳۶۱ نیز در فیلم کوتاه تلویزیونی صبح پیروزی (رامبد لطفی) دربارهٔ جنگ ایران و عراق بازی کرد. از فیلمهای دیگر او میتوان به کاروان، محصول مشترک ایران، آمریکا و آلمان نیز اشاره کرد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ در دو فیلم به کارگردانی غلامعلی عرفان، گفت هر سه نفرشان و آقای هیروگلیف بازی کرد که به نمایش عمومی در نیامدند.[۴]
درگذشت
در سال ۱۳۷۸ در حین بازی در سریال نرگس به کارگردانی شاپور قریب در برنامه سیمای خانواده درگذشت و نقشش نیمه کاره ماند.[۵]
این سریال در برنامهٔ «سیمای خانواده» پخش میشد و نباید آن را با سریالی دیگر با همین نام، به کارگردانی «سیروس مقدم» (۱۳۸۵) اشتباه کرد. به علت مرگ ناگهانی فیروز بهجت محمدی، بازی او در این مجموعه ناتمام ماند.
این مجموعه نمایشی، روایتگر حوادث انقلاب از مقطع حادثه طبس، تا فتح خرمشهر و جنگ نفت است. از این مجموعه تلویزیونی، نسخهای سینمایی به نام «توفان شن» تدوین شد که تصویرگر حملهٔ نظامیان آمریکا به ایران در سال ۱۳۵۹ و شکست در صحرای طبس است.[۷]
کار جمعیِ گروه تئاتر دیگر. از این نمایش نوارِ صوتی نیز تهیه شده بود. فیلم-نمایشِ این اجرا در ۱۲ تیرماه ۱۳۹۵ در سالن شمارهٔ ۲ پردیس چارسو روی پرده رفت.[۱۲]
این نمایش در پائیز ۱۳۴۵ توسط گروه هنرمندان وزارت فرهنگ و هنر از جمله فرزانه تأییدی، جمیله شیخی، محمد علی کشاورز و دیگران برای سربازانِ مشغول به خدمت در نقاط مختلف کشور به روی صحنه رفته.[۱۵]
این نمایش توسط بازیکنان گروه هنر ملی در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۴۳ در تلویزیون ایران به صورت زنده اجرا شد. فیروز بهجت محمدی پس از این اجرا به عضویت گروه درآمد.[۱۶]
↑فرهنگ سریالهای تلویزیونی ایران از آغاز تا امروز؛ ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵، ۱۵ آذر ۱۳۷۸
↑"ولد کشته یعنی پسر کشته، این یک اصطلاح کردی است و روستایی است نزدیکی قصر شیرین [...] نزدیک مرز، بی آب، بی علف، خشک و تشنه و اهالی معمولاً آب را از آنسوی مرز میآورند…" برگرفته از مقاله "ولد کشته، اجرایی آگاهانه از روستا" نوشته محمد ابراهیمیان، روزنامه اطلاعات، بخش هنر و ادبیات، شماره ۱۵۹۷۶، تاریخ تیرماه؟ ۱۳۵۸، صفحه ۸ یا ۱۸؟
↑نام تولد این نمایشنامه سیبزمینی با همه چیز است (Chips with Everything نوشتهٔ آرنولد وسکر)
↑احتمالاً همان "جان ویلسون همپ" قهرمان نمایشنامه "بازگشت به جنگل"؟ (Return To The Wood) اثر نویسنده بریتانیایی هادسن (James Lansdale Hodson) است که از رویِ آن فیلمی نیز به نام "شاه و میهن" (King and Country) در سال ۱۹۶۴ توسط جوزف لاسی (جوزف لوزی) و با شرکت دیرک بگارد ساخته شده.
↑پایگاه خبری دیباچه. «آسید کاظم» این هفته در پردیس چارسو. کد خبر: ۱۳۶۸۸. تاریخ انتشار: ۰۸ تیر ۱۳۹۵.
↑«تام به زبان محلّی کرمانشاهی بمعنی نان خورش یعنی آنچه که با نان میخورند و "تام ارزو" یعنی کسی که آرزوی نان خورشی دارد - تامارزو هم میگویند.» برگرفته از "یادداشتی بر تامارزوها، برنامه تئاتر ۲۵ شهریور" نوشته ایرج پیوندی در نشریه نگین، آبان ۱۳۵۱، شماره ۹۰، صفحهٔ ۳۶.
↑«نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۹.