این فیلم در بهمن ۱۳۸۰ در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزد دریافت جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (تیموریان) و بهترین طراحی صحنه و لباس (علی فداکار) شد که توانست دو سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین موسیقی متن و بهترین تدوین کسب کند.[۲] این فیلم در ۸ فروردین ۱۳۸۱ در سینما اکران شد. این فیلم در سینماهای تهران ۵۷ میلیون تومان فروش داشت.[۳]
داستان فیلم
قارچ سمی بازگوکنندهٔ حال و هوای آدمهایی است که از دل سالهای جنگ میآیند اما در فضای سال ۱۳۸۰ تنفس میکنند و عده ای میخواهند از مقام و منصب شان بنفع خود بهره برده و افراد با وجدانی میخواهند کمی جلوی سوء استفاده آنها را بگیرند.
مهندس دومان قائمی مدیرعامل یک شرکت موفق ساختمانی است. او همچنان خود را معتقد به باورهای سالهای گذشته دوران جنگ میداند. اما زندگی مهندس دومان بستر حوادثی است. در این میان یک دیدار غیرمنتظره و یک تصادف او را به وادی جدیدی میکشاند. تصادف با «بیتا» و دیداری غیرمنتظره با «سلیمان» همرزم سالهای دفاع مقدس که اکنون در کنج آسایشگاه جانبازان روزگار میگذراند.
سلیمان، با حضور خود در زندگی دومان اهمیت قرار گرفتن در مسیر آن ارزشها را پررنگ تر میکند. بیتا دختری جوان که علاقه چندانی به نامزدش ندارد و دومان را همچون مرد آرمانی و افسانهای به عنوان تکه گم شدهای از خود میپندارد. مهندس قائمی که دیگر حاضر به تن دادن به شرایط روز نیست با هیئت مدیره و سهامداران شرکت درگیر میشود و آنها زندگی خصوصی دومان و همسرش آلما را متلاشی میکنند و با پرونده سازی، او را به زندان میفرستند. در زندان توسط هم سلولیهایش معتاد میشود و وضع جسمی و روحی بدی پیدا میکند، در حالی که دشمنان او در شرکت، همچنان آزادانه به عوام فریبی مشغولند. پس از آزادی از زندان، بیتا از دومان تقاضا میکند در مراسم عقد او و نامزدش به عنوان شاهد حضور داشته باشد. دومان میپذیرد، اما سراغ سلیمان میرود و از او میخواهد وی را در نابودی کسانی که برای او پروندهسازی کردهاند، یاری کنند. دومان و سلیمان دو تن از مدیران و سهامداران اصلی شرکت را در یک درگیری میکشند و خود نیز کشته میشوند.[۴]