میر برهانالدّین محمّدباقر استرآبادی (۱۶۳۱–۱۵۶۱ م، ۱۰۴۰–۹۶۹ ق) نامور به «میرداماد» و «معلّمِ ثالث»، متخلّص به اشراق؛ فیلسوف، متکلم و فقیه برجستهٔ دورهٔ صفویه و از ارکانِ مکتب فلسفی اصفهان است. میرداماد فرزندِ میر شمس الدین محمد استرآبادی مشهور به داماد و از سادات حسینی گرگان است. محمد استرآبادی با دختر علی بن عبد العالی معروف به محقق کرکی ازدواج نمود و به همین خاطر او را داماد نامیدند. میرداماد این لقب را از پدر خود به ارث برده است. وی از دوستان نزدیک شیخ بهائی بود. دربارهٔ سال تولد او، اطلاعات کافی در دست نیست؛ ولی کتاب «نخبة المقال فی اسماء الرجال» تولد او را سال ۹۶۹ ذکر کرده است.[۱]
تحصیل
در کودکی به توس هجرت کرد و علوم دینی را نزد سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی و دیگر استادان آن دیار آموخت.[۲]
همچنین علوم فلسفه و ریاضیات را در دوران حضورش در توس آموخت. میر محمدباقر سپس راه قزوین پیش گرفت. در سال ۹۸۸ دوباره به خراسان آمد و تا سال ۹۹۳ در آنجا ماندگار شد و سپس به کاشان مهاجرت کرد.
استادان
عبدالعالی بن علی بن عبدالعالی کرکی
شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهایی)[۳][۴]
عیون المسائل المنطوی علی لطائف الدقائق و طرائف الجلائل
قانون العصمة و برهان الحکمة
القبضات
قوس النهار
قیاسات حقالیقین
قضا و قدر
لطائف غیبیة
مخزن الاسراسر و مشرق الانوار
المعلقات علی تقویم الایمان
المعلقات علی السبع الشداد
رسالة فی معنی القدرة
مواقیت العلوم
رسالة فی النصف النهار
اثولوجیا (میمرات)
جدوی الدعا
المناهج السویة
میزان المقادیر
الجنة الواقیة و الجنة الباقیة
تشریق الحق
الخلعیة فی الصلوة و مقدماتها
رسالة فی علم النبی (ص)
الاعضالات العویصات فی فنون العلوم و الصناعات
شعر و ادب
میرداماد مانند بسیاری از حکما و عرفا، که ذوق شعر و شاعری داشتهاند، به سرودن شعر عربی و فارسی میپرداخته و به «اشراق» تخلص مینموده است. مجموعه اشعار او بعدها به نام «دیوان میرداماد» گردآوری شده است.[۲۷]
میرداماد در قصیده ای مقام علمی خود را برتر از افلاطون و ارسطو دانسته و میگوید:
ز شفای من ارسطو شده بهرهمند دانش / ز رُموز من فَلاطون زده گام در معانی
گرایشهای عرفانی
میرداماد افزون بر تکیه کردن به برهان و استدلال، گرایشهای عرفانی نیز داشت؛ به طوری که روح اشراق بر افکارش غلبه داشته و سیر روحیاش در راه عرفان بود.[۲۸]
درگذشت
میرداماد در سال ۱۰۴۰ در بین راه مسیر کربلا و نجف درگذشت و در حرم علی دفن شد.[۲۹]
پانویس
↑غلامحسین ابراهیمی دینانی، ماجرای فکری فلسفی در جهان اسلام، طرح نو، ص ۳۰۱.
↑فصلنامه مشکوة، ش ۴۳، ص ۹۴؛ میر محمدباقر داماد، قبسات، به اهتمام مهدی محقق، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، مقدمه، ص ۲۵، به نقل از سایه اشراق؛ زندگینامه میرداماد، عباس عبیری، ص ۱۷، قم، ۱۳۷۶.
↑وی که از علمای بزرگ منطقه جبل عامل و از شاگردان معروف شهید ثانی بود. چون در ایران مذهب تشیع رسمیت یافته و محل امنی برای شیعیان بود به ایران مهاجرت کرد؛ که بعداً در قزوین، «شیخ الاسلام» دولت صفوی بود.
↑طباطبایی، سیدمحمدحسین (۱۳۳۹). «جمعی از فلاسفه». مکتب تشیع (۴): ۳۷۱.
↑وی از شاگردان شهید ثانی بود که به ایران مهاجرت کرد.